جدول جو
جدول جو

معنی بی اندام - جستجوی لغت در جدول جو

بی اندام
کسی که قد و قامت زشت دارد
تصویری از بی اندام
تصویر بی اندام
فرهنگ لغت هوشیار
بی اندام
قد و قامت زشت، بی تناسب، ناهموار
تصویری از بی اندام
تصویر بی اندام
فرهنگ فارسی عمید
بی اندام
نامتناسب، ناموزون
تصویری از بی اندام
تصویر بی اندام
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی اندازه
تصویر بی اندازه
بی حساب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی هنگام
تصویر بی هنگام
بی موقع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بد انجام
تصویر بد انجام
بد فرجام بد عاقبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل اندام
تصویر گل اندام
(دخترانه)
آنکه اندامش مانند گل است، دارای پیکر ظریف و زیبا چون گل
فرهنگ نامهای ایرانی
اداتستان بیداد مند آنکه از راه عدالت منحرف گردد، ظالم ستمکار بیدادگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی اندازه
تصویر بی اندازه
فراوان بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب اندام
تصویر آب اندام
آنکه دارای پیکری زیباست خوش شکل خوش قد و قامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیس اندام
تصویر پیس اندام
دارای پیسی مبتلابه برص مبروص
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیم اندام
تصویر سیم اندام
آن که اندام وی سپید و تابان باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیر اندام
تصویر شیر اندام
جوانی که دارای سینه پهن و کمر باریک باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیم اندام
تصویر سیم اندام
کسی که بدنش مانند نقره سفید باشد، سیم تن، سیم بدن، سیمین بدن، سیم بر، سیمین بر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گل اندام
تصویر گل اندام
کسی که بدن نرم و لطیف مانند برگ گل دارد، نازک بدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی انصاف
تصویر بی انصاف
ستمکار، ظالم، بیدادگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی اندازه
تصویر بی اندازه
بسیار، زیاد، فراوان، به طور فراوان، وافر، خیلی، معتدٌ به، موفور، کثیر، اورت، جزیل، موفّر، مفرط، متوافر، غزیر، به غایت، درغیش، عدیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوی اندام
تصویر قوی اندام
ماکول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل اندام
تصویر گل اندام
نازک بدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آب اندام
تصویر آب اندام
((بْ. اَ))
خوش قد و قامت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی انصاف
تصویر بی انصاف
آن که از راه عدالت منحرف گردد، ظالم، ستمکار، بیدادگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی هنگام
تصویر بی هنگام
بی وقت، بی موقع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیس اندام
تصویر پیس اندام
مبتلا به مرض پیسی، کسی که اندامش لکه های سفید از مرض پیسی دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی الهام
تصویر بی الهام
Uninspired
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی اعلام
تصویر بی اعلام
Unannounced
دیکشنری فارسی به انگلیسی
без вдохновения
دیکشنری فارسی به روسی
неанонсированный
دیکشنری فارسی به روسی
без натхнення
دیکشنری فارسی به اوکراینی